من درست بعد از فارغ التحصیلی ازدواج کردم, در سن و سال من, نام او ناتاشا است. خروس بزرگ سیاه و سفید با منحنی, به طوری که شما می توانید شرح مختصری. قبل از او, من دو دختر که من یک سال پیش ملاقات. با این حال, برای برخی از دلیل, انتخاب من افتاد در ناتاشا, یک دختر با این رقم از جنیفر لوپز. سرنوشت خدا من هستم 180 سانتی متر, قوی, و همسر من است 172 سانتی متر-این, چون من فکر می کنم, ارتفاع برای من. اما شما به همه چیز عادت می کنید ، من در صلح هستم. با این فیلمهای س خارجی حال ، با وجود ارتفاع آن ، من با اندازه آن در زیر اشتباه گرفته ام. به نظر می رسد که ناتاشا در جوانان خود را درگیر در یخ به مدت پنج سال و بسیار گسترده و قدرتمند به عنوان کشاورز در ابتدا او حتی من رد کرد. یک روز, در یک شنبه شب, ناتاشا و من در خانه بودند که Antokha, یکی از دوستان قدیمی من, به. او یک بطری آب ودکا لیمو ، که به سرعت تبدیل به خالی به ارمغان آورد. ما خودمان داستان, احمق و گاهی مبتذل, جوک غیر سمی. بنابراین ، چراغ ها را خاموش کنید و دیسک را با یک استراحت روشن کنید ، ما شروع به شکستن می کنیم. ناتاشا پوشیدن لباس شب سیاه و سفید و نگاه بزرگ. نفوذ جذاب خود را به دنبال موسیقی خود را. Antokha او را دعوت به رقص دیگر و به آرامی در حال چرخش در تاریکی اتاق. من نمی دانم چه آنتون انتظار می رود, اما در رقص, هنگامی که آن اتفاق افتاد, او ناتاشا با الاغ ناز او را لمس کرده بود. وقتي درختت رو برگردوني ، آنتون از من دور شد ، قفل شد ، ناتاشا از من دور شد. در انعکاس در آینه ، من می بینم که چگونه ، او دم خود را برداشت و او را در دست خود به یاد داشته باشید ، به عنوان اگر ارزیابی او ، و سپس او را وزن. ناتاشا, که مرا شگفت زده, نارضایتی کمی را نمی بینم, که به من صدمه دیده بسیار. در حقیقت, من یک مرد حسود هستم و من دوست ندارم وقتی کسی به من نگاه, همسر محبوب, ارتکاب زنا با او. گاهی اوقات در سر من وجود دارد انواع فانتزی فاسد از یک زمان, و من گناهکار هستم. اما تا از بهترین دوست: البته این امر می تواند ساده و بی تکلف به فکر می کنم آن است که یک زن به عنوان بهترین دوست من و حتی گرم کردن با الکل را به راحتی تحریک اشتها خود را. فهمیدم خوب, اگر این همه هنوز هم مست! او در خلق و خوی بد بود, اما او چشم انداز خود را نمی بینم. ما رقصید و هر نشستن در یک صندلی جداگانه. Antokha که کمی در شک به ناتاشا که در کنار او ایستاده بود و در مقابل ما نگه داشتن کمر و من راضی ادا و اصول. من پیشنهاد می کنم انجام عمل جراحی زیبایی بر روی صورت: تنظیم شکل بینی با استراحت و کشیدن دندان cavate روش. با این حال, او به این تهدید واکنش نشان نمی دهند, و تنها شروع به با شادی در مورد عزیز من زمزمه, چیزی در گوش او. در حالی که برای من به تحمل, دیدن که صداقت من با چشمان او شلیک و بهترین خود را به در آنچه که من به او زمزمه خنده نیست. پس هنوزم نمیتونم و خودم بهت زنگ میزنمچند ثانیه, ناتالیا تردید, پس از آن او با اکراه به من تبدیل. با این حال ، Antokha نمی خواهید به شکار. بلند شدن از صندلی و گرفتن دست خود را, او را دوباره کشیده, " ناتاشا, گفتم, بیا اینجا!"من بانگ زد عصبانی. "خوب, آنها به من اجازه نمی رفتن!"- لبخند بر لب گناه و تلاش بسیار قانع کننده برای فرار نیست. آنتون او را در یک لیوان آب برداشت و او را به صندلی آورد. با لبخند و تبدیل شدن به گوسفند مردم بی گناه، او گفت: "خوب ، چه چیزی شما را ، ولاد ، برای اذیت و آزار یک دختر؟ شاید بهم اجازه نده واقعا ، ناتاشا؟ "من نمی دانم چگونه رفتار کنم ، ناتاشا با نگاه خجالتی به او ، بنابراین من ، اما چیزی نگفتم. او به من تبدیل شده و . نگاهی نگه دارید از زندگی خود, همسر من به قلب من تحت فشار قرار دادند. احساس ميکنم عصبانيم رو از دست دادم. اضافه کردن یک ترفند و من اولین گام برای وای بر! ناتاشا مستقیما به من نگاه کرد, پله بیش از شانه راست خود و خندان هنوز هم عصبانی, " یا شاید او نمی خواهد فقط با من نشستن, بلکه برای ما رقص?"پس از سوالات ، آنتون به طور تصادفی دست خود را روی ران خود قرار داد ، جوراب سیاه را روی آن بکشید ، از پایین لباس دیده می شود. مست ناتاشا بود چشمک زدن نیست. بدون دانستن آن او شروع به ضربه پای خود را برای اولین بار با یک دست و سپس با دیگر بالاتر و بالاتر . سپس او رفت روی لبه stockingnya تنگ لاستیک و کشیدن سخت به بازی بازی را فشار دهید باعث سیلی روی پاهای, همسرم, Natasha با سوزاندن لبخند مبتذل به نظر من یک شوخی است. سپس ، و بدون تاخیر ، دست خود را زیر لباس قرار داد ، در جایی که خیلی بیشتر از همسرم ارتعاش می کند ، و او را مجبور می کند کمی پاهای خود را گسترش دهد. دست او در شورت روی زمین پوشیده شده ناتاشا است, و من نمی توانم دستکاری مانند آنچه که با انگشتان دست خود را انجام داد را ببینید. در این مرحله, ناتاشا به من نگاه گناه و لبخند زد, اگر متاسفم برای خودتان. در همان زمان من در چشمان او که آنتون اقدامات ناشی از عمل نمی تواند کنترل طبیعت زن ناتاشا به اطاعت بزدل غریزه برای قرار دادن اسلحه خود را دور گردن او انداخت و او پا بر روی سر نگه دارید و بر روی تنه. همزمان, لباس او کشیده تا به یک" نمی تواند " نور کم باز
برچسبها: سکسی هندی شرقی انجمن صفحه اصلی انجمن ماشین سکسی مهبل فیلمهای س خارجی
Porno gratuit arab - Video femme mature -
Porno femmes - XXX femmes -
Porno gratuit - Porno vieux -
Vieille sexe - Video porno francais -
Femmes mures - Films porno gratuite
همه مدل های زنان فوق العاده سکسی هستند 18+.
© سکس س